ویلیام پی. آلستن که در آغاز به عنوان نظریه پردازی برجسته درباره توجه ظاهر شده بود، در رویکرد اخیرش بر حذف توجیه در معرفت شناسی تأکید و به جای آن از وجود مطلوب های معرفتی گوناگونی دفاع می کند که هر کدام از آنها می-توانند به باورهای ما ارزش معرفتی ببخشند. در این کتاب، نخست سیر تفکر آلستان از توجیه گرایی به سوی توجیه ستیزی تشریح می شود و سپس انتقادات نویسنده به آلستن مطرح می گردد. نویسنده معتقد است که راه گریزی از توجیه به عنوان مسئله ای مربوط به مقام ارزیابی نهایی باور نیست و استدلال آلستن برای انکار توجیه غیرقابل دفاع است.